آیه 63 سوره قصص

از دانشنامه‌ی اسلامی

قَالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا ۖ تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ ۖ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ

[28–63] (مشاهده آیه در سوره)


<<62 آیه 63 سوره قصص 64>>
سوره :سوره قصص (28)
جزء :20
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

در آن حال آنان که وعده عذابشان محقق و حتمی شده (یعنی پیشوایان کفر) گویند: پروردگارا، ما که این مردم را گمراه کردیم سببش گمراهی ما بود که خلق را هم مانند خود گمراه می‌خواستیم، و امروز (از پیروان خود) به سوی تو بیزاری می‌جوییم که آنها (از روی عقیده) ما را نمی‌پرستیدند (بلکه به هوای نفس خود در پی ما آمدند).

کسانی که عذاب بر آنان حتمی و لازم شده [از سردمداران شرک و کفر که مردم را به اطاعت و بندگی خود وا داشتند] می گویند: پروردگارا! اینانند [مطیعان ما] که گمراهشان کردیم، همان گونه که ما [به اختیار خود] گمراه شدیم آنان را نیز [به اختیار و انتخاب خودشان] گمراه کردیم، [از آنان] به سوی تو بیزاری می جوییم، ما را نمی پرستیدند، [بلکه هوای نفسشان را می پرستیدند،]

آنان كه حكم [عذاب‌] بر ايشان واجب آمده، مى‌گويند: «پروردگارا، اينانند كسانى كه گمراه كرديم، گمراهشان كرديم همچنانكه خود گمراه شديم، [از آنان‌] به سوى تو بيزارى مى‌جوييم، ما را نمى‌پرستيدند [بلكه پندار خود را دنبال مى‌كردند].»

آنان كه حكم درباره‌شان محقق شده مى‌گويند: اى پروردگار ما، اينان كسانى هستند كه ما گمراهشان كرديم. از آن رو گمراهشان كرديم كه خود گمراه بوديم. از آنها بيزارى مى‌جوييم و به تو مى‌گرويم. اينان ما را نمى‌پرستيده‌اند.

گروهی (از معبودان) که فرمان عذاب درباره آنها مسلم شده است میگویند: «پروردگارا! ما اینها [= عابدان‌] را گمراه کردیم؛ (آری) ما آنها را گمراه کردیم همان‌گونه که خودمان گمراه شدیم؛ ما از آنان به سوی تو بیزاری می‌جوییم؛ آنان در حقیقت ما را نمی‌پرستیدند (بلکه هوای نفس خود را پرستش می‌کردند)!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Those against whom the word had become due will say, ‘Our Lord! These are the ones whom we have perverted. We perverted them as we were perverse ourselves. We repudiate them before You: it was not us that they worshipped.’

Those against whom the sentence has become confirmed will say: Our Lord! these are they whom we caused to err; we caused them to err as we ourselves did err; to Thee we declare ourselves to be clear (of them); they never served Us.

Those concerning whom the Word will have come true will say: Our Lord! These are they whom we led astray. We led them astray even as we ourselves were astray. We declare our innocence before Thee: us they never worshipped.

Those against whom the charge will be proved, will say: "Our Lord! These are the ones whom we led astray: we led them astray, as we were astray ourselves: we free ourselves (from them) in Thy presence: it was not us they worshipped."

معانی کلمات آیه

  • اغوينا: غى و غوايت: رفتن به راه هلاكت، «اغوينا»: گمراه كرديم، به راه هلاكت برديم.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ يَوْمَ يُنادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ «62»

و روزى كه (خداوند) آنها را ندا مى‌دهد، پس مى‌گويد: كجايند آن شريكانى كه براى من مى‌پنداشتيد؟

قالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنا هؤُلاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنا أَغْوَيْناهُمْ كَما غَوَيْنا تَبَرَّأْنا إِلَيْكَ ما كانُوا إِيَّانا يَعْبُدُونَ «63»

آن (شريكان و) كسانى كه حكم عذاب بر آنان محقّق گشته، مى‌گويند:

پروردگارا! اينان كسانى هستند كه ما گمراه كرده‌ايم. همان‌گونه كه خود گمراه بوديم، آنها را (نيز) گمراه نموديم، (امّا اينك از آنان) به سوى تو بيزارى مى‌جوييم. (اينان در واقع) ما را نمى‌پرستيدند (بلكه به دنبال هواپرستى و هوسرانى خود بودند.)

وَ قِيلَ ادْعُوا شُرَكاءَكُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَ رَأَوُا الْعَذابَ لَوْ أَنَّهُمْ كانُوا يَهْتَدُونَ «64»

و (در اين هنگام به مشركان) گفته مى‌شود: (اكنون آن) معبودانى را كه شريك خدا مى‌پنداشتيد بخوانيد، پس آنها را مى‌خوانند؛ امّا جوابى به آنها نمى‌دهند و (در اين حال) عذاب الهى را مى‌بينند (كه آنان را در برمى‌گيرد، پس آرزو مى‌كنند) اى كاش، هدايت يافته بودند.

نکته ها

با بر پايى قيامت، صحنه‌هاى عجيب و گوناگونى اتفاق مى‌افتد كه اين آيات به بعضى از آنها اشاره مى‌فرمايد؛ يكى از صحنه‌ها، سؤالات توبيخ‌آميز خداوند، از مشركان است.

صحنه‌ى ديگر، اظهار تنفّر و بيزارى معبودها از كسانى است كه آنها را مى‌پرستيدند و صحنه‌ى سوّم، ملامت منحرفان از شيطان است كه شيطان هم در جواب مى‌گويد: مرا

جلد 7 - صفحه 84

سرزنش نكنيد، بلكه خودتان را ملامت نماييد؛ «فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ» «1» در قيامت، هر كس گناه خود را به گردن ديگرى مى‌اندازد، ولى از طرف مقابل هم جواب مى‌شنود كه: «بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ» «2» گناه را به گردن ما نياندازيد، بلكه شما خودتان اهل طغيان بوديد.

بعضى از معبودها همچون حضرت عيسى و فرشتگان الهى، تقصيرى ندارند؛ امّا كسانى نظير شياطين، طاغوت‌ها دانشمندانى كه سبب بدعت و انحراف در دين گشته‌اند، مقصّرند و عذاب خداوند در مورد آنان قطعى است.

پیام ها

1- صحنه‌هاى قيامت را فراموش نكنيم. وَ يَوْمَ‌ ...

2- دادگاه قيامت، علنى و حضورى است. «أَيْنَ شُرَكائِيَ»

3- كارى نكنيم كه در قيامت، از پاسخ‌گويى آن، درمانده و عاجز باشيم. «أَيْنَ شُرَكائِيَ»

4- شرك و تكيه بر هرچه غير خداست، گمان، خيال و سراب است. «تَزْعُمُونَ»

5- معبودهاى عزيز دنيوى، ذليلان و محكومان اخروى‌اند. «حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ»

6- هركس ديگران را به جاى خداوند به سوى خويش بخواند، عذاب الهى برايش حتمى است. «حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ»

7- پرستش غير خدا، يك فريب است. «أَغْوَيْنا»

8- فريب خوردگان، به دنبال فريب ديگران نيز هستند. «أَغْوَيْناهُمْ كَما غَوَيْنا»

9- انسان‌ها در انتخاب راه آزادند و مى‌توانند راه‌هاى انحرافى را نيز برگزينند. «غَوَيْنا»

10- معبودهاى غير خدايى، روزى از عابدانِ خود متنفّر خواهند بود. «تَبَرَّأْنا»

11- حقيقت شرك، هوى‌پرستى است. «ما كانُوا إِيَّانا يَعْبُدُونَ»

«1». ابراهيم، 22.

«2». صافّات، 30.

جلد 7 - صفحه 85

12- معبودهاى دروغين، به ناله‌هاى شما در وقت نياز پاسخى نخواهند داد.

«فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا» دلبستن به غير خدا در دنيا، مايه‌ى محروم شدن از يارى او در قيامت است.)

13- قيامت، روز حسرت است. «لَوْ أَنَّهُمْ كانُوا يَهْتَدُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنا هؤُلاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنا أَغْوَيْناهُمْ كَما غَوَيْنا تَبَرَّأْنا إِلَيْكَ ما كانُوا إِيَّانا يَعْبُدُونَ (63)

«1» تفسير كشاف زمخشرى (چاپ مصر 1354 هجرى) ج 3، ص 175.

جلد 10 - صفحه 167

قالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ‌: گويند آنانكه واجب شده باشد بر ايشان كلام خدا، يعنى كلمه عذابى كه از آيات وعيد است يا كلمه‌ «لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ»* به ثبوت مقتضاى آن و حصول مؤدّى آن، و آنها رؤساى اهل ضلالت يا شياطين هستند كه گويند: رَبَّنا: اى پروردگار ما، هؤُلاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنا: اين گروه يعنى ضعفا و اتباع ما آنانند كه گمراه كرديم ايشان را، أَغْوَيْناهُمْ كَما غَوَيْنا:

گمراه ساختيم ايشان را پس گمراه شدند به اختيار خود گمراه شدنى، همچنانكه گمراه بوديم ما. و ادله عقليه و نصايح رسل و كتب منزله را كه مشحون بود به وعد و وعيد و مواعظ و زواجر كه مانع ايشان بود از كفر و داعى آنها به ايمان، تمام را صرف نظر نمودند و به مجرد وسوسه‌اى و خواندن ما آنها را به كفر و ضلالت، پيرو ما شدند به سوء اختيار خود بدون اكراه و اجبارى، مانند ما كه كافر و گمراه شديم. و اين نظير آيه شريفه است كه خداوند حكايت فرمايد از شيطان در مقابل اعتراض گمراهان كه‌ «إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ ...» «1».

تَبَرَّأْنا إِلَيْكَ‌: اكنون بيزارى جوئيم بسوى تو از ايشان و از آنچه آنها اختيار كردند بر وفق هواى خود از كفر و طغيان. ما كانُوا إِيَّانا يَعْبُدُونَ‌: نبودند ايشان به حسب واقع كه ما را پرستنده باشند، بلكه پرستش اهواء فاسده و آراء باطله خود مى‌كردند، چه بر حسب شهوات و متمنيات نفسانى خود تبعيت ما اختيار كرده بودند نه به اكراه و اجبار؛ ما ايشان را وادار نكرديم و ما را بر طريق حجت و استحقاق پرستش نمى‌كردند. نزد بعضى اين سخن رؤساى كفر است كه گفتند پيروان ما به حقيقت پرستش ما نمى‌كردند، بلكه شياطين عبادت ما را در نظر ايشان‌

«1» سوره ابراهيم 14، آيه 22.

جلد 10 - صفحه 168

مزين و آراسته گردانيدند و بدين جهت ما را پرستش كردند، اكنون بيزار شديم از پرستش آنها ما را.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقِيهِ كَمَنْ مَتَّعْناهُ مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ (61) وَ يَوْمَ يُنادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ (62) قالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنا هؤُلاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنا أَغْوَيْناهُمْ كَما غَوَيْنا تَبَرَّأْنا إِلَيْكَ ما كانُوا إِيَّانا يَعْبُدُونَ (63) وَ قِيلَ ادْعُوا شُرَكاءَكُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَ رَأَوُا الْعَذابَ لَوْ أَنَّهُمْ كانُوا يَهْتَدُونَ (64) وَ يَوْمَ يُنادِيهِمْ فَيَقُولُ ما ذا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِينَ (65)

فَعَمِيَتْ عَلَيْهِمُ الْأَنْباءُ يَوْمَئِذٍ فَهُمْ لا يَتَساءَلُونَ (66)

ترجمه‌

آيا پس كسى كه وعده داديم او را وعده خوبى پس او يابنده است آنرا مانند كسى است كه داديم او را بهره زندگانى دنيا پس او است روز قيامت از حاضر كرده شدگان‌

و روز كه ندا كند آنها را پس گويد كجايند شريكان من كه بوديد گمان ميكرديد

گويند آنانكه لازم شد بر آنها وعده عذاب پروردگارا اينانند آنانكه گمراه كرديم، گمراه كرديمشان همچنانكه گمراه شديم بيزارى جوئيم بسوى تو نبودند كه ما را بپرستند

و گفته شود بخوانيد شريكانتان را پس بخوانند آنها را پس اجابت ننمايند از آنها و به بينند عذاب را و آرزو كنند كه آنها بودند آنچنان كه هدايت مى‌يافتند

و روز كه ندا كند آنها را پس گويد چه جواب داديد پيغمبران را

پس پوشيده شود بر آنها خبرها در چنين روز پس آنها از يكديگر پرسش نميكنند.

تفسير

خداوند متعال در تعقيب آيات سابقه و ترجيح حال كسانيكه متنعّم بنعيم آخرتند بر متنعّمين در دنيا فرموده آيا كسيكه ما وعده خوب منجز باو داديم كه در آخرت بهشت برين از آن او باشد و قطعا بآن و اصل خواهد شد و

جلد 4 صفحه 201

هميشه از نعمتهاى گوناگون آن برخوردار خواهد بود مانند كسى است كه چند روز در اين دنيا متنعّم و بهره‌مند نموديم او را با هزاران زحمت و تشويش و روز قيامت هم بايد در محضر عدل ما حاضر شود براى حساب و عقاب چنين نيست بلكه تفاوت ميان آن دو از زمين تا آسمان است و اى پيغمبر ياد كن براى اين جماعت متنعّم مشرك روزى را كه ندا ميكند آنها را خداوند و براى ملامت و سرزنش آنها مى‌فرمايد كجايند آن كسانيكه شما آنها را شركاء من مى‌پنداشتيد در اطاعت و عبادت و اميدوار بانتفاع از آنها بوديد پس بزرگان و رؤساء آنها كه مستحق عقوبت شدند در دنيا بوعده‌هاى عذاب خدا بلسان انبياء مانند فرعون و نمرود و شياطين انسى و جنّى گويند پروردگارا اينجماعت آنانند كه گمراه نموديم ما آنها را ولى گمراه نموديم آنانرا چنانچه گمراه شديم خودمان و فعلا ما از آنها و عملشان بيزارى مى‌جوئيم نزد تو آنها در واقع عبادت نمى‌نمودند ما را بلكه پيروى از هواى نفس خودشان ميكردند چنانچه ما هم پيرو هواى نفس خود بوديم و در گمراهى و سببش شريكيم با آنان ما آنها را مجبور ننموديم بكفر و عصيان خودشان باختيار خود كردند آنچه كردند ما هم باختيار خود كرديم آنچه كرديم پس در استحقاق عقوبت مزيّتى بر آنها نداريم و از طرف خداوند بمرءوسين خطاب ميشود كه بخوانيد شركاء جعلى خودتان را كه در دنيا براى خدا قرار داده بوديد باميد انتفاع از آنها براى نصرت يا شفاعت خودتان در امروز و آنها از بيچارگى متوسل بآن اشقيا ميشوند و از آنها جوابى نميشنوند و كمكى نمى‌بينند براى آنكه آنها از اينها بيچاره‌ترند و همه عذاب الهى را مشاهده مى‌نمايند كه بآنها احاطه كرده و اگر آنها راه چاره‌اى مى‌يافتند از خود دفع مى‌نمودند عذاب را و بنابراين جواب لو محذوف است و محتمل است لو براى تمنّى باشد يعنى آرزو نمايند كه در دنيا هدايت يافته بودند براه نجات از عذاب و وصول بثواب و نيز ياد كن براى اين جماعت روزى را كه ندا ميكند خداوند آنها را پس ميگويد براى سرزنش و ملامتشان در مقام عبادت و اطاعت كه چه جواب گفتيد به پيغمبرانى كه مبعوث بر شما بودند براى بيان معارف و احكام و بچه اندازه از آنها معتقد شديد و عمل نموديد پس پوشيده و ناپديد و مشتبه گردد بر آنها در آنروز

جلد 4 صفحه 202

راههاى جواب و محو شود از نظرشان مطالب از شدت هول و هراس بطوريكه قدرت پيدا نميكنند بر پرسش از يكديگر براى پيدا كردن راه جوابى و بيان عذرى در پيشگاه احديّت كه موجب رفع عذاب يا تخفيف آن از آنها گردد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قال‌َ الَّذِين‌َ حَق‌َّ عَلَيهِم‌ُ القَول‌ُ رَبَّنا هؤُلاءِ الَّذِين‌َ أَغوَينا أَغوَيناهُم‌ كَما غَوَينا تَبَرَّأنا إِلَيك‌َ ما كانُوا إِيّانا يَعبُدُون‌َ (63)

گفتند كساني‌ ‌که‌ ثابت‌ شد ‌بر‌ ‌آنها‌ قولي‌ ‌که‌ داده‌ بوديم‌ ‌از‌ وعده‌ عذاب‌ پروردگار اينها كساني‌ هستند ‌که‌ ‌ما ‌آنها‌ ‌را‌ اغوا كرديم‌ اغوا كرديم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ همان‌ نحوي‌ ‌که‌ ‌خود‌ ‌در‌ غوايت‌ بوديم‌ بيزاري‌ ميجوئيم‌ بسوي‌ تو نبودند ‌ما ‌را‌ عبادت‌ ميكردند.

قال‌َ الَّذِين‌َ كساني‌ ‌که‌ بندگان‌ ‌خدا‌ ‌را‌ اضلال‌ ميكردند ‌از‌ شياطين‌ جني‌ و انسي‌ رؤساء اهل‌ ضلال‌ ‌که‌ تابعين‌ ‌خود‌ ‌را‌ اضلال‌ مي‌كردند.

جلد 14 - صفحه 262

حَق‌َّ عَلَيهِم‌ُ القَول‌ُ قول‌ وعده‌هاي‌ عذاب‌ ‌بود‌ ‌که‌ سر ‌تا‌ سر قرآن‌ انذار فرموده‌ بلكه‌ اينها عذاب‌ ‌آنها‌ چندين‌ برابر عذاب‌ كفار و مشركين‌ و معاندين‌ ‌است‌ زيرا عذاب‌ ضلالت‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌که‌ دارند بعلاوه‌ عذاب‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ اضلال‌ كردند ‌هم‌ دارند ‌هر‌ چه‌ اتباع‌ ‌آنها‌ بيشتر باشند عذاب‌ ‌آنها‌ بيشتر ميشود چون‌ ‌از‌ ‌براي‌ فعل‌ سه‌ قسم‌ گفتند فاعل‌ بالمباشره‌ و فاعل‌ بالتسبيب‌ و فاعل‌ بالرضا اينها ‌هم‌ فاعل‌ بالمباشره‌ بودند چون‌ اختيار كفر و شرك‌ و ضلالت‌ و ظلم‌ و فسق‌ و فجور كردند و ‌هم‌ فاعل‌ بالتسبيب‌ ‌که‌ ديگران‌ ‌را‌ وادار ‌بر‌ ‌اينکه‌ امور كردند و ‌هم‌ فاعل‌ بالرضا چون‌ كمال‌ رضايت‌ و خشنودي‌ ‌را‌ داشتند ‌از‌ اتباع‌ ‌خود‌ تصور كنيد كساني‌ ‌که‌ بنده‌گان‌ ‌خدا‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌در‌ خانه‌ اهل‌ ولايت‌ دور كردند و ‌تا‌ كنون‌ چه‌ اندازه‌ اتباع‌ پيدا كردند چه‌ اندازه‌ عذاب‌ دارند.

رَبَّنا هؤُلاءِ الَّذِين‌َ أَغوَينا اشاره‌ باتباع‌ ‌خود‌ ‌که‌ اينها ‌را‌ ‌ما اغوا كرديم‌.

أَغوَيناهُم‌ كَما غَوَينا سرّ اينكه‌ ‌ما اينها ‌را‌ اغوي‌ كرديم‌ غوايت‌ و ضلالت‌ ‌خود‌ ‌ما بوده‌ لكن‌ فعلا:

تَبَرَّأنا إِلَيك‌َ ‌که‌ ميفرمايد الأَخِلّاءُ يَومَئِذٍ بَعضُهُم‌ لِبَعض‌ٍ عَدُوٌّ إِلَّا المُتَّقِين‌َ (زخرف‌ ‌آيه‌ 67).

ما كانُوا إِيّانا يَعبُدُون‌َ گفتند مراد ‌از‌ عبادة اطاعت‌ ‌است‌ ‌يعني‌ منشأ ضلالت‌ ‌آنها‌ قساوت‌ قلب‌ و عناد و وساوس‌ شيطاني‌ و هواهاي‌ نفساني‌ بوده‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 63)- اما به جای این که آنها به پاسخ پردازند معبودهایشان به سخن در می‌آیند و از آنها اظهار تنفر و بیزاری می‌کنند، زیرا می‌دانیم معبودان گاه بتهای سنگ و چوبی بودند، و گاه مقدسینی همچون فرشتگان و مسیح، و گاه جن و شیاطین، در اینجا گروه سوم به سخن می‌آیند که سخن آنها را در این آیه می‌خوانیم:

«گروهی (از معبودان) که فرمان عذاب در باره آنها مسلم شده، می‌گویند:

پروردگارا! ما اینها [عابدان] را گمراه کردیم (آری) ما آنها را گمراه کردیم همان گونه که خودمان گمراه شدیم (ولی آنها به میل خویش به دنبال ما آمدند) ما (از آنها) به سوی تو بیزاری می‌جوییم، آنان در حقیقت ما را نمی‌پرستیدند بلکه هوای نفس

ج3، ص473

خود را پرستش می‌کردند! (قالَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنا هؤُلاءِ الَّذِینَ أَغْوَیْنا أَغْوَیْناهُمْ کَما غَوَیْنا تَبَرَّأْنا إِلَیْکَ ما کانُوا إِیَّانا یَعْبُدُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏8، ص: 72

منابع